زمستان گذرانی کندوهای زنبور عسل

 

نظر به اینکه بروز بیماری‌ها خود به خود نبوده و برای وقوع آن بایستی شرایط لازم فراهم شود و استرسها (گرما و سرما) می‌تواند سرآغاز آن باشد به منظور پیشگیری از بروز مشکلات بیماری‌ها و حفظ سرمایه و کسب درآمد نگهداری کلنی‌ها در شرایط مطلوب از اصول مهم بوده که نیاز به مقدمات دارد و زمستان‌گذرانی مهم‌ترین آن است.

● اولین اصل :
وجود مقدار کافی و مناسب ذخیره غدا در کندو است.که باید حداقل برای هر کندو با ۵ قاب متوسط زنبور  ۵ کیلو عسل باشد. عسل مذکور بایستی به صورت قاب و با پولک سربسته باشد تا در زمان نیاز زنبوران نسبت به باز نمودن حجرات عسل و مصرف آن اقدام نمایند(در مناطق با طول زمستان متوسط).
در صورتی که تغذیه دستی در برنامه قرار داشته باشد می‌توان در رژیم غذایی دستی مقداری (شربت عسل، دوپیمانه شکر ویک پیمانه (اندازه) آب مخلوط کرده)همراه نمود. ‌ذخیره غذای باید درحجره‌ها انبار شده و زنبورها درآنها را ببندد که در زمستان ترش نشود، این کار را باید دراوایل پاییز انجام داد.
(مقدارغذا با طول دوره سرما بستگی دارد) البته وجود گرده در قابها الزامی است.

● دومین اصل :
ترتیب چیده شدن قابهاست یک قاب پوکه یا یک طرف خالی و طرف دیگر عسل از سمت خالی بایستی در جوار دیواره کندو قرار گیرد. قابهای مناسب تخم ریزی یا حاوی تخم ، لارو و شفیره کنار قاب مذکور قرار گرفته و سپس قاب حاوی غذا در قسمت کنار این قابها(به سمت مرکز کندو) قرار گرفته و سپس یک قاب خالی (پوکه) قرار گرفته کنار آن در هر طرف کندو یک میخ کوچک برای ثابت نمودن قابها به کندو زده و یا بقیه فضا را با قاب بدون موم به جهت ثابت نمودن قابها پر نموده و درب کندو را می‌بندیم (قرار دادن گونی پلاستیک یا برزنت روی قابها و بستن سوراخ تهویه پشت کندو‌، مغایر اصول بهداشتی است‌) ولی استفاده از پوشش تخته سه‌لا یا فیبری دارای منفذ مناسب توصیه می‌شود.
‌در صورت لزوم می توان در یک جعبه کندو دو کلنی را مستقر کرد و دو سوراخ پرواز در ان تعبیه نموده و بین هر دو کندوی مستقل را به قرار دادن یک صفحه فیبری تا زیر سقف کندو به موازات قابها از کف تا زیر درب کندو آنها را از هم جدا نمود. سوراخهای تهویه درب و بدنه کندو نبایستی مسدود گردد.
یا تمامی قاب های که زنبورها از زنبور پر است بهم چسبانده و زنبور را به حالت فشرده در میاوریم و قابهای که زنبور در آن‌ها نیست، جمع کرده و قسمت فضای خالی کندو را توسط یک کارتن یا تخته جدا میکنیم و آن فضای خالی را توسط قاب های کندو پر مینماییم و در کندو را میبندیم.

● سومین اصل :
هواگیری مناسب درکندو است، زنبور عسل را رطوبت از بین میبرد؛ سرما زنبور عسل را از بین نمیبرد؛ برای اینکه هوای داخل کندو تعبیه شود.
درزمستان، بالای ملافه یک سوراخ به اندازه سه سانتیمتر بر روی ملافه انجام میدهیم تا هوای آلوده و رطوبت ازکندو خارج شود.

● چهارمین اصل :
ترکیب جمعیتی و میزان آن و مدیریت بیماریها می‌باشد.
الف » ترکیب جمعیتی: به این منظور در هر کلنی بایستی مقدار مناسبی تخم روز، لارو و شفیره به انضمام تعداد مناسبی زنبور کارگر جوان وجود داشته باشد. و بهتر است هر ساله حدود ثلث تا نصف قابهای حجره دار نو شود.
ب »
در مورد بیماریها نکات بسیاری باید قید شود. لیکن بدلیل اینکه در هر منطقه ای به علت بیماریهای خاص و شرایط ویژه نکات بهداشتی و درمانی همان منطقه باید رعایت شود و شرایط خاص را کارشناس هر منطقه بایستی بررسی و اعما نماید. لذا به ذکر نکات کلی و بطور اجماع اکنتفا می شود.
بنابراین فعلا مبارزه و کنترل آفات و انگلهای زنبور عسل (واروا ، نوزما، آکارا پیس و…) که از اهمیت بسیاری برخوردار است مختصرا بیان می شود.
در مورد واروا تا ۲% میانگین آلودگی زنبوران بدون اهمیت و میانگین تا ۵% قابل درمان و یا برنامه‌ریزی برای درمان در فصل بعدی می باشد. آلودگی بیش از ۵% بایست برنامه ریزی قاطع اعمال شود (‌حذف کندوهای ضعیف یا ادغام آنها و مصرف دارو یا اقدامات بیولوژیک ضروری است.( میانگین آلودگی = معدل درصد آلودگی تعداد کندوهای نمونه گیری شده است ) (درصد آلودگی = تعداد کنه * ۱۰۰ تقسیم بر تعداد زنبور نمونه)
در مورد نوزما در صورت رویت علایم و شدت آلودگی باید تصمیم گیری و درمان مناسب انجام شود ابتدا اگر تعداد کندوهای آلوده کم بود (یک کندو) حذف آن و جدا سازی کندوهای مشکوک و درمان آنها و پیشگیری در بقیه کندو ها ضرورت دارد. (‌ظهور علایم در بیش از یک کندو با توجه به رطوبت منطقه و یا کوچ به منطقه مرطوب درمان کلیه کندوها ضروری است) در صورت وجود سابقه قبلی بیماری مثلا در فصل بهار قبلی نیز بایستی نمونه گیری و آزمایش شود. اگر وجود بیماری به صورت مزمن یا مخفی تایید شد(بیش از ۶۰ عدد عامل بیماری در یک شان میکروسکوپی از محلول حاصل از سلایه شکم ۲۰ زنبور‌) در صورت لزوم با توجه به وجود علایم و درصد آلودگی کندوها ( بیش از ۱% ) اقدام به مبارزه نمود.
در مورد آکاراپیس وودی در صورتیکه کوچ به مناطق خشک تر از محل استقرار قبلی در برنامه باشد نیاز به اقدام دارویی نمی باشد ضمنا اگر داروهای تدخینی و یا سیستمیک ضد واروا یا اسید اگزالیک و یا اسید فرمیک در مبارزه مصرف شود. از شدت وفور اکاراپیس ودی می‌کاهد و کنترل زنبورستان در فصل زاد و ولد بعدی ضروری است‌. اصولا این بیماری به رطوبت منطقه بستگی شدید دارد و در مناطق خشک دیده نمی‌شود.
در مورد لوک نیز بایستی با دقت و شدت عمل شود و عاری بودن کندوها از علایم بیماری قطعی گردد. و در صورت نیاز اقدام درمانی مناسب انجام شود (‌حذف کلیه کندوهای دارای علامت و تجویز دارو به هر کندو ۴ بار به فاصله یک هفته هر بار ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلی گرم اکسی تتراسیکلین ۲۰% ) به ویژه در مبارزه با لوک آمریکای که درمان بلند مدت و نابودی هاگها پس از تبدیل هاگ به باسیل میسر و از اهمیت زیاد برخوردار است اصوالا تا هنگامی که هاگها در کندو باشد و با نوزادان تماس یابد.
هاگها به باسیل تبدیل و سپس باسیلها هر کدام هزاران هاگ ایجاد و هاگها مجددا به باسیل تبدیل و باعث بروز بیماری می شود. حذف کلیه قابهای دارای علایم بیماری و جابجایی زنبورستان سرلوحه کار است.
(ضمنا سایر بیماریها نیز مهم است و باید مد نظز باشد ولی در درجه بعدی اهمیت است و حسب مورد بایستی اقدام شود‌)
توضیح اینکه رابطه میزان جمعیت کندو و حجم آن با طول دوره سرما و شدت سرما بایستی رعایت گردد. یعنی اگر طول دوره سرما یا شدت آن کم باشد جمعیت کمتری نیاز است و برعکس و به همین مبنا جمعیت بیشتر غذای بیشتری نیاز دارد. بنابراین صلاح در این است که همیشه مقدار غذا بیش از نیاز کندو برای زمستان‌گذرانی در نظر گرفته شود که اگر سرما و عدم دسترسی به گل و تامین غذا بروز نمود جمعیت کندو از بی غذایی نابود نشود و تمام زحمات و هزینه مربوطه هدر نرود.
البته مکان استقرار کندوها و تاثیر سرمای محیط استقرار بر مصرف عسل تاثیر داشته و سرمای قابل تحمل در کاهش مصرف عسل موثر است که باعث کاهش تحرک و کاهش تخم ریزی و جمعیت نیز می شود که جبران جمعیت در شروع گرما بایستی در اولویت باشد و بدین منظور می توان کوچ کوتاه یا لزوما بلند و تغذیه دستی تحریکی دو ماه قبل از نیاز به جمعیت فراوان اجرا گردد. و افزایش جمعیت با شروع وفور گل در طبیعت بایستی تطابق داشته و در واقع پیشواز فصل گل رفتن و جلوتر از صحرا و طبیعت بودن بایستی هدف اصلی در کسب عسل باشد.

استراتژی درمان
نظر به اینکه مصرف سموم (دارو)از نظر هزینه اقتصادی ونیروی کارگر و تاثیر منفی آن برروی ساختار بدنی زنبور (ژنها) به وبژه ملکه و باقی مانده دارویی در عسل و سلامت مصرف کننده عسل و عواقب ناشی از اثرات سوء سموم روی نسل‌های بعدی زنبور واجد اهمیت است و با توجه به اینکه بیماری های انگلی پیشگیری ندارد و برای تصمیم به درمان هم بایستی آلودگی در حد منطقی باشد تا اقدام به دارو درمانی سنجیده باشد‌.

بنابراین در استراتژی مبارزه و درمان واروا مصلحت در آن است که :
اولا برنامه مراقبت از این بیماری به ویژه در کندوهای با آلودگی قبلی از نظر اقتصادی (سلامت عسل و کندو‌) و هزینه نیروی کار مهم بوده و باید مد نظر باشد و در صورتی که آلودگی ثابت مانده با توجه به شرایط و فصل اقدام شود یا اگر رو به ازدیاد است تصمیم مناسب اتخاذ (درمان شود). در صورتیکه اگر الودگی رو به تنزل است از درمان دارویی پرهیز نمود ‌و به اقدامات حمایمی و بیولوژیک به منظور حصول نتیجه بهتر و سریع‌تر روی آورد‌.بدین سان با اعمال ادغام کندوهای مقاوم و تغذیه دستی و دادن قاب شفیره و زنبور جوان بالغ به مقاومت بیولوژیک زنبورها رسید.
ثانیا : با توجه به ویژگی‌های زنبور عسل (‌پدیده گرومینگ و خصلت اموزش پذیری عمل گرومینگ‌، زنبوران تازه متولد یا منتقل به کندوی جدید عمل گرومینگ را فرا می‌گیرند) لذا همین ویژگیها در جهت حذف درمان داروی ناخواسته باید استفاده نمود.

روش برخورداری با بیماری (استراتژی مبارزه با وآروآ)
گر معدل آلودگی در حد کمتر از ۲% بود کلا نیاز به درمان نیست و برنامه مرافبت سالی یکبار دو ماه بعد از شروع اولین تخم ریزی عمده یا ابتدای هر فصل کوچ به گرمسیر، بایستی انجام شود و اگر معدل آلودگی تا ۵% بود بایستی ابتلاء مشکوک قلمداد و شرایط کوچ و فصل راهنمای مراقبت بیماری در زنبورستان باشد و بر این اساس استراتژی درمان برگزیده شود. در صورتی که معدل آلودگی بیش از ۵% بود با توجه به فصل اگر ابتدای فصل زاد و ولد بود اقدام به درمان باید صبر نمود. در غیر این صورت حسب شرایط بایستی اقدام شود.

نکته مهم : در صورت عدم استفاده از سموم مجاز (مصرف سموم غیر مجار بسیار خطرناک است) با حذف کندوهای ضعیف و غیر مقاوم به واروا و برنامه حمایت غذایی جمعیت و کمک بیولوژیک (استفاده از گونه های مقاوم‌) پس از چند سال کندوها به نحو محسوسی قدرت مقابله و دفاع از خود علیه واروا را کسب می‌کند.
نکته مهم :
اصولا هر دارو در صورتی که وارد سیستم بدن زنبور شود از جنبه‌های مختلف تاثیرات متفاوتی در زنبورها دارد که بعضی سوء بوده و بهتر از حداقل مصرف داروها و حداکثر اعمال مدیریت و اقدامات حمایتی جهت مفقیت بلند مدت انجام شود (‌حتی الامکان اقدام دارویی دارویی و حمایت بیولوژیک توام باشد‌).
سموم مجاز بایستی طبق تناوب و دقیقا طبق توصیه سازنده و دامپزشک متخصص مصرف شود تا ضمن اجتناب از ظهور نسل مقاوم کنه به سم از تجمع و اثرات سوء یک نوع سم در کندو(در موم و زنبور و عسل‌) پرهیز نمود.
داروها به ویژه سموم ضد واروا بایستی بسیار اگاهانه مصرف شود تا از بروز نسل مقاوم کنه‌، انباشت سم و به ویژه یک نوع سم که ممکن است به حد خطرناک در موم و بدن زنبورها به خصوص ملکه و عسل برسد پرهیز شود و از اصول بیولوژیک و اقدامات حمایتی و تغذیه‌ای مناسب در کندوها بهره برد و ز توان مقابله طبیعی زنبوران با واروا استفاده شود تا علاوه بر پرهیز از مشکلات عدیده (مالی, بهداشتی ,ضعف کلی زنبوران و عدم تولید عسل و غیره ) عسل سالم‌تر و بیشتر و کار توام با موفقیت اقتصادی که هدف هر کسی است حاصل شود.
قطعا به گزینی می تواند در این مورد نقش عمده ای داشته باشد و توصیه می شود این سموم نه کمتر و نه بیشتر از دستور سازنده یا دامپزشک متخصص استفاده شود.